نوشته شده توسط : غلامرضا نیک نام

به نقل از فردا امروز که حکم بازنشستگی هر کس صادر می شود، دلیلی برای خوشحالی او نمی شود. بعد از فارغ شدن از کار و تعیین شدن حقوق ماهانه بازنشستگی هزاران دغدغه دیگر جایگزین کارش می شود. به جای لبخند روی لبانش، بغض در چشمانش دیده می شود. به جای خوشحالی از اینکه بعد از سی سال کار می تواند استراحت کند، غم فراهم کردن شهریه دانشگاه فرزندانش و بودجه جهیزه دختر دم بختش بر دلش می نشیند. به علت بالا بودن سنش هم که دیگر نمی تواند کاری پیدا کند تا کمبود حقوق بازنشستگی اش جبران شود و پیش خانواده اش سرشکسته نباشد. پس اگر ماشین و توانایی رانندگی کردن را داشته باشد به ناچار در خیابان ها می رود و مسافرکشی می کند، بلکه بتواند کمبود درآمدش را تا حدی جبران کند. تمام آسیب هایی که آلودگی هوا به او می زند را به جان می خرد. با اینکه تحمل شلوغی خیابان ها و سروصداها به خاطر سن بالایش سخت است، اما به خاطر تامین خانواده اش دست به هر کاری می زند. اما اگر ماشین نداشته باشد کاری جز اینکه دنبال شغل دیگری بگردد و معیشت خود را بگذراند ندارد! اما خب بین نیروی جوان جویای کار و افراد مسن که بازنشسته شده اند، قطعا نیروی جوان پیروز می شود. حال سوال این است  راه حل برای رفاه بازنشستگان و گذراندن معیشت شان چیست؟

طبیعتا با بالا رفتن سن، مشکلات جسمی و بیماری هایی که در سن بالا شایع است به سراغ اکثر افراد بازنشسته خواهد آمد، حال فرد بازنشسته بر سر چند راهی قرار می گیرد. حقوق خود را صرف معیشت خانواده کند؟ یا درمان خود؟ یا حتی صرف دانشگاه فرزندانش؟ 

سخت ترین دوران زندگی، دوران بازنشستگی

امروزه سخت ترین دوران زندگی، دوران بازنشستگی شده است. چون بازنشستگان علاوه بر دست و پنجه نرم کردن با مشکلات جسمی سنی خود، باید با مشکلات مالی نیز بجنگند. 

با توجه به آنکه خط فقر امروزه بالغ بر 2/300/000 تومان اعلام شده است.  بیش از 80% بازنشستگان و مستمری بگیران دریافتی کمتر از  یک سوم خط فقر دارند! اگر حدود حقوق بازنشسته ای که حداقل حقوق را دریافت می کند 23/000  تومان در نظر بگیریم،  با حقوق مستمری روزانه حتی نمی توان یک کیلو گوشت خرید! بسیاری از مستمری بگیران حدود ده درصد خط فقر، مستمری دریافت می کنند.

در حقیقت مبالغ تعیین شده برای مستمری بگیران بازنشسته فقط برای زنده ماندن آنهاست. چون با این حقوق بازنشستگی هیچ امکانات و رفاهی برایشان محیا نمی شود. 

در حالیکه سطح هزینه های بازنشستگان نسبت به فرزندان، هزینه های دارو و درمان روز به روز در حال افزایش است اما حقوق بازنشستگان سالانه آن هم با حداقل درصد افزایش پیدا می کند. 

۶۵ درصد بازنشستگان تامین اجتماعی در مضیقه هستند

چند روز پیش رئیس کانون عالی بازنشستگان تامین ‌اجتماعی نیز به میزان کم حقوق بازنشستگان انتقاد کرد و  از تشکیل کمیته ‌های بررسی افزایش حقوق خبر داد و گفت: ۶۵ درصد بازنشستگان برای تامین نیازهای اولیه خود در مضیقه هستند و با مستمری خود تنها می‌توانند نان بخرند.

او تاکید کرد: درحال حاضر ۶۵ درصد بازنشستگان تحت پوشش سازمان تامین‌اجتماعی، حداقل حقوق را دریافت می‌ کنند.  بر همین اساس برای تامین نیازهای اولیه خود در مضیقه هستند. 

علی‌ اصغر بیات گفت: این افراد فقط می ‌توانند با حقوقی که دریافت می ‌کنند، نان بخرند و با افزایش قیمت نان، این نیاز آنها نیز برطرف نمی‌شود! 

او با اشاره به اینکه قیمت نان ۳۰ تا ۴۰ درصد افزایش یافت، گفت: بر همین اساس تقاضای ما از وزارت رفاه و دولت این است که حقوق بازنشستگان و مستمری ‌بگیران نیز این مقدار افزایش پیدا کند. 

رئیس‌کانون مستمری ‌بگیران و بازنشستگان سازمان تامین‌ اجتماعی ادامه داد: از شورای عالی کار می‌خواهیم که جلسات مربوط به افزایش حقوق را سریع ‌تر تشکیل داده تا بتوانند در مورد افزایش مستمری بازنشستگان تصمیم  نهایی و درست را بگیرند. وی ابراز امیدواری کرد که شورای ‌عالی کار در مورد افزایش مستمری بازنشستگان تامین ‌اجتماعی رعایت انصاف را در نظر بگیرد تا این افراد نیز بتوانند از حداقل ‌ها در زندگی خود بهره‌‌ مند شوند. 

حال باید منتظر ماند و دید تصمیم گیری نهایی برای حقوق بازنشستگان چه زمانی گرفته می شود و اینکه این بار تصمیم گیری شورای عالی کار باعث می شود بازنشستگان از دغدغه مالی نجات یابند؟


:: برچسب‌ها: بازنشستگان+رنگ+رفاه ,
:: بازدید از این مطلب : 201
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 4 بهمن 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : غلامرضا نیک نام

 

 اساس گزارش منتشر شده در رادیو بین‌المللی چین، آب سیب سبز برای بهبود سطح هیدراتاسیون پوست، خوب است و پوست را از درون تغذیه و تقویت می‌کند.

عدم تغذیه، پوست را در معرض خطر اختلالات بیماری‌های مختلف پوست، از جمله اگزما و سرطان قرار می‌دهد و این در حالی است که آب سیب سبز، پوست را در برابر بیماری‌های مختلف محافظت می‌کند.

آکنه و جوش، هر دو به علت التهاب پوست به وجود می‌آید؛ آب سیب سبز تازه شامل آنتی اکسیدان‌ها‌ی زیادی است که می‌توان با آب سیب خالص و رقیق نشده، صورت را شست‌وشو داد.
 
 


:: برچسب‌ها: وبگردی ، آب ، سیب ، سبز ، سلامت ,
:: بازدید از این مطلب : 171
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 4 بهمن 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : غلامرضا نیک نام


خم کردن مفاصل انگشتان، گردن، ستون فقرات و ...که در اصطلاح به آن قولنج گفته می‌شود هیچ ضرری برای افراد ندارد و عوارضی از قبیل لرزش دست، وارد شدن فشار به مهره‌ها و کمر درد، ابتلا به آرتروز و ...را برای افراد به همراه ندارد.برخی افراد بر این باور هستند که پس از انجام این کار احساس رضایت می‌کنند اما باید گفت این احساس نیز یک حس کذب است و هیچ دلیل علمی بر آن وجود ندارد. 
 
قولنج تنها در افرادی که از دردهای طولانی مدت رنج می‌برند مانند افرادی که نخاع آنها تحت فشار است و یا افرادی که کمر‌دردهای مزمن دارند می‌تواند منجر به افزایش فشار و تشدید درد شود که به این افراد توصیه می‌شود حتما حرکات کششی و ورزشی را تحت نظر پزشک انجام دهند. 
 
به افراد توصیه می‌شود در هر ساعت 55 دقیقه به فعالیت خود ادامه دهند و 5 دقیقه استراحت کنند و حرکات کششی نرم و مخالف انجام دهند برای مثال اگر در هنگام فعالیت تمام ساعت موس کامپیوتر به دست دارند در زمان استراحت دست خود را صاف کنند تا حالت عکس ایجاد شود و یا اگر فردی به مدت طولانی بر روی صندلی نشسته 5 دقیقه ایستاده استراحت کند و یا کمی قدم بزند این کارها چون عکس فعالیت عادی است منجر به استراحت مفاصل و استخوان‌ها شده و دیگر افراد نیازی به شکستن قولنج ندارند. 



:: برچسب‌ها: قلنج ,
:: بازدید از این مطلب : 179
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 4 بهمن 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : غلامرضا نیک نام
 
اسفناج
اسفناج به دلیل بافت های گیاهی که دارد از بسیاری از بیماری ها در خانم های پیشگیری می کند.تحقیقات نشان می دهد خانم هایی که از اسفناج و سبزی های سبز دیگری استفاده می کنند،پیر شدن سلول هایشان را به تاخیر می اندازند.اسفناج به دلیل آنزیم هایی که در برگ های آن وجود دارد،سیناپس بین سلول های را تسهیل می بخشد.و هوش را تقویت می کند.اسفناج دارای ماده ی دارویی به نام فولیک اسید است که در جهت تقویت حافظه موثر می باشد.و هم چنین برای افرادی که دارای عارضه ی قلبی هستند نیز بسیار مفید می باشد. اسفناج حاوی مواد آنتی اکسیدان نیز می باشد.

قهوه
قهوه دارای موادی مانند :آنتی اکسیدانها،آمینو اسید،ویتامین و مینرال است.بخصوص اگر دانه های قهوه را دم کنید و بخورید در جهت تقویت حافظه بسیار مفید می باشد.قهوه به دلیل کافئینی که دارد در جهت تقویت حافظه مفید است.قهوه ی هم چنین بر ضد آلزایمر میباشد و با مصرف مداوم قهوه دچار آلزایمر نخواهید شد.

غلات
غلاتی مانند سویا ،لوبیا،نخود فرنگی،عدس سبزیجات دارای روغن بسیار مفیدی هستند که در جهت تقویت حافظه لازم می باشد .

میوه و سبزیجات
میوه و سبزیجات دارای آنتی اکسیدان های بسیار مفیدی هستند.میوه و سبزیجات بسیار برای تقویت حافظه مفیدند.

تخم مرغ
تخم مرغ ماده ی بسیار مفیدی در جهت تقویت حافظه می باشد بخصوص این که مادران باردار به هنگام بارداری و در هنگامی که جنینی را در رحم دارند،تخم مرغ مصرف کنند در هوش فرزندشان بسیار موثر است.

ماست
آیا می دانید یک پیاله ماست دارای امگا ۳ و دی اچ ای می باشد.امگا ۳ و دی اچ ای مواد بسیار مفیدی در جهت تقویت حافظه می باشند .اگر فرزندتان در زمان رشدش هر روز ماست مصرف کند،تاثیر بسیاری را بر روی رشد او می گذارد .

انبه
این میوه ماده ی دیگری است که در تقویت حافظه بسیار مفید می باشد.با این که میوه چرب است و دارای بافتهای چربی می باشد اما باعث می شود که گردش خون تسریع یابد.هنگامی که گردش خون سریعتر شود باعث می شود خون بیشتری به مغز برسد و همچنین این میوه در حافظه نیز موثر است.

سیب زمینی
محققان استرالیایی به تازگی دریافته اند که موادی مانند کربوهیدرات های،که به وفور در سیب زمنی یافت می شوند باعث تقویت حافظه می شوند .

ماهی
ماهی نیز یکی دیگر از مواد غذایی است که باعث تقویت و رشد سریع تر سلول های مغز می شود . در نتیجه باعث تقویت حافظه می شود .ماهی برای عارضه ی قلبی نیز مفید است.

شکلات
شکلات نیز یکی دیگر از موادی است که باعث تقویت حافظه می شود،البته بهتر است شکلات هایی را مصرف کنید که یا تلخ هستند و یا شکلات هایی را که حاوی شیر باشند.
 
 


:: برچسب‌ها: خوراکی ، وبگردی ، تقویت ، حافظه ,
:: بازدید از این مطلب : 199
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 4 بهمن 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : غلامرضا نیک نام

 در ادامه‌ی حمله‌ی بخشی از اصولگرایان به قدم زنی وزرای امور خارجه‌ی ایران و آمریکا، اما تاکنون هیچ یک از محکوم کنندگان درباره‌ی گپ و قدم زنی طولانی سعید جلیلی مسوول وقت پرونده‌ی هسته‌ای و نیکلاس بزنز آمریکایی در سال 2009 واکنشی نشان نداده‌اند. آیا اعتراضات به خاطر تفاوت دولت روحانی و احمدی‌نژاد نیست؟

به گزارش انصاف نیوز، سال 2009 در حاشیه‌ی نشست ایران و 5+1، سعید جلیلی به صورت کاملا اتفاقی و بدون برنامه ریزی قبلی دستگاه دیپلماسی، به پیشنهاد نماینده‌ی انگلیسی، در فضای سبز با معاون وزیر خارجه‌ی آمریکا به مدت 45 دقیقه در فضای سبز قدم زده و گپ می‌زنند؛ اتفاقی بی نظیر که هیچ گاه از آن عکسی گرفته نشد و درباره‌ی جزییات آن خبری به رسانه‌ها درز نکرد و گویا باید یواشکی می‌ماند.

نکته‌ی جالب، مقاومت اولیه‌ی جلیلی بود اما مشخص نیست که روی چه حسابی تن به این گپ غیر رسمی و هماهنگ نشده می‌دهد. جلیلی وقتی پیشنهاد نماینده‌ی انگلیس را می‌شنود، می گوید «نیازی به این کار نیست و نماینده‌ی آمریکا سخنش را در جمع و در دور بعدی نشست مطرح کند».

این بخشی از روایت یک اصولگرا از آن اتفاق است: «پس از او [یعنی نماینده‌ی انگلیس]، خاویر سولانا می‌آید و در ضرورت بهره برداری از این فرصت تاریخی سخن می‌سراید و حتی دست جلیلی را گرفته او را به رفتن برای مذاکره [با برنز] تشویق می کند اما با پاسخ قاطع منفی جلیلی مواجه می‌شود که به کنایه می‌گوید ما می‌خواهیم این فرصت تاریخی را از دست بدهیم. ضمن اینکه سایر اعضای نشست اغیار نیستند و نماینده‌ی آمریکا بهتر است در حضور جمع صحبت کند».

حالا این گپ طولانی 45 دقیقه‌ای خارج از دستور سعید جلیلی، کاندیدای جبهه‌ی پایداری اصولگرا در انتخابات ریاست جمهوری سال قبل را باید با رفتار دولت روحانی مقایسه کرد:
هفته‌ی گذشته محمد جواد ظریف و جان کری در حاشیه‌ی یکی از مذاکرات علنی و رسمی دو کشور بر سر پرونده‌ی هسته‌ای، 15 دقیقه با هم قدم زدند؛ هم خود مذاکرات رسمی و برنامه‌ی جمهوری اسلامی و از قبل برنامه ریزی شده بود و هم کاملا شفاف و علنی.



:: برچسب‌ها: جلیلی+ظریف ,
:: بازدید از این مطلب : 165
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 4 بهمن 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : غلامرضا نیک نام

 پياده روي را هم مي‌شود زين پس در ادبيات سياسي ايران وارد کرد و براي آن تحليل نوشت، گفت‌وگو کرد، کتاب نوشت و يا حتي محکوم کرد. اين روزها اما بيشتر از تحليل و گفتمان شاهد محکوم کردن هستيم. محکوم کردن يک پياده روي در ژنو ميان ظريف و جان کري وزير امور خارجه آمريکا کاري است که امروز بسياري آن را انجام مي‌دهند بدون آنکه دليل خاصي براي آن پيدا کنند آن را توهين به شهدا، زمخت، ضعيف و... خواندند. شايد علت بزرگ اين انتقادها به خاطر اين است که هنوز در ايران برداشت درستي از ديپلماسي وجود ندارد.

 ديپلماسي در عرصه جهاني ابزاري براي کسب منافع ملي براي کشورهاي مختلف است. سياستمداران در گفت‌گوهاي دو جانبه يا چند جانبه خود سعي مي‌کنند از اين سلاح کارآمد به نفع خود استفاده کنند و منافع ملي کشورشان که همان خواست مردم است را تامين کنند. پياده روي ظريف و جان کري نيز در همين چارچوب تعريف مي‌شود. يک فعاليت ديپلماتيک براي کسب منافع ملي در مقابل کشورهاي 1+5.

 مردم با راي به حسن روحاني در مقابل تفکر ضد مذاکره يعني سعيد جليلي، نشان دادند که دوست دارند پرونده هسته‌اي ايران از طريق مذاکره حل شود و آنها هرچه زودتر تاثير آن را در زندگي خود ببينند. دولت يازدهم در اين ميان با يک استراتژي بزرگ تصميم گرفت مذاکره بيهوده با مسئول اتحاديه اروپا را به تصميم گيرنده اصلي 1+5 يعني آمريکا منتقل کند. تقريبا همه جريان‌هاي سياسي ايران و دنيا مي‌دانند که چشم 5 کشور عضو اين گروه به دهان آمريکاست و آنها هيچگاه بدون جلب نظر مثبت ايالات متحده، کاري را در عرصه مذاکرات هسته‌اي انجام نمي‌دهند.

 روحاني، ظريف و تيم ديپلماسي جمهوري اسلامي تصميم گرفته است به جاي دوباره کاري‌هاي سياسي، يک راست به سراغ رهبر اين گروه برود و با آنها سرمنافع ملي ايران مذاکره کند. پياده روي ظريف هم در اين چارچوب تعريف مي‌شود. او براي عکس انداختن يا استفاده از هواي ژنو به پياده روي نرفته است بلکه او براي مذاکره و تامين منافع ملي حاضر به رايزني با طرف آمريکايي شده است. مي‌شود اين پياده روي را به شناسايي‌هاي اطلاعاتي قبل از عمليات‌هاي مقدس تشبيه کرد. حاصل اين مذاکرات را مي‌شود در نطق رئيس جمهور آمريکا مشاهده کرد. اوباما رو در رو با جمهوري‌خواهان کنگره از وتو کردن تحريم‌هاي تازه عليه ايران مي‌گويد و به آينده مذاکرات اميدوار است.

 نمي‌دانم چرا مي‌خواهيم به بهانه‌هاي مختلف و البته سياسي تيم مذاکره کننده هسته‌اي را تضعيف کنيم و آن را برخلاف منافع ملي مي‌دانيم و مذاکره با کري را زير پاگذاشتن خون شهدا مي‌ناميم. مگر نه اينکه در دهه 70، مرندي وزير بهداشت دولت هاشمي با صدام ديدار کرد در حالي که صدام خون هزاران ايراني را به زمين ريخته بود؟ اين ديدار حاصل تصميم سران کشور بود که در آن به دنبال تامين منافع ملي ايران بودند. آيا آنها هم خون شهدا را زير پا گذاشتند و با صدام ديدار کردند؟

 امروز وقتي مي‌بينيم اتحاد آل سعود و اسرائيل عليه ايران شکل مي‌گيرد، نشان مي‌دهد که گفتمان تازه ايران به خوبي جواب داده است. امروز عربستان و اسرائيل از توافق ايران و آمريکا وحشت دارند و تمام تلاش خود را مي‌کنند تا اين معنا اتفاق نيفتد اما در گذشته آنها از تصميمات دولت احمدي نژاد در عرصه سياست خارجي راضي بودند. تصميماتي که باعث مي‌شد کشورهاي مخالف ايران بدون هيچ زحمتي شاهد منزوي شدن ايران در منطقه وجهان باشند. با روي کارآمدن روحاني اما اين خواب شيرين کشورهاي مخالف ايران به پايان رسيد و آنها امروز با کابوسي به نام ايران روبرو هستند.

 بهتر بود کساني که امروز نگران از بين رفتن منافع ايران هستند، در زمان نامه نوشتن احمدي نژادبه سران آمريکا و کشورهاي غربي کمي نگران بودند. نامه‌هايي که حتي با کوچک ترين واکنشي روبرو نشد بلکه زمينه ساز تمسخر ايران را نيز فراهم کرد. آن روز آن نامه‌ها به نامه پيامبران تشبيه شد اما وقتي درست فکر کنيم مي‌بينيم که عزت ايران در آن نامه‌ها زير پاگذاشته شد.

 به گزارش رونامه ابتکار، به نظر مي‌رسد حمله‌هايي که امروز به ظريف مي‌شود نه از سر نگراني براي منافع ملي بلکه از سر منافع سياسي باشد. منافعي که از خرداد 92 در خطر افتاده است و ممکن است در اسفند 94 به پايان خود برسد. بايد بدانيم که ظريف در چارچوب گفتمان جمهوري اسلامي و براي تامين منافع ملي در حال مذاکره با آمريکا در پشت ميز با پياده روي‌هاي ژنو است!



:: برچسب‌ها: احمدی نژاد+پیاده روی+ظریف ,
:: بازدید از این مطلب : 282
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 4 بهمن 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : غلامرضا نیک نام


اسب آبی از آن دست حیواناتی است که به ندرت حیوانات وحشی قصد شکارش را می‌کنند چون آرواره قدرتمند و پوست زخیمش کار را برای هر شکارچی خطرناکی سخت می‌کند؛ با این وجود سه شیر نر گرسنه با کمک هم و اندکی صبر و حوصله توانستند یکی از آنها را از پای درآورند.

"اندرو شومان" عکاس 39 ساله که در نخستین ساعات روز همراه با تور گردشگری به منطقه حفاظت شده "سابی سندز" در افریقای جنوبی رفته بود توانست لحظات خارق العاده ای از شکار یک اسب آبی توسط سه شیر نر گرسنه را شاهد باشد.
او در ذیل عکس هایی که در نشنال جئوگرافی منتشر کرده نوشته که خیلی اتفاقی و پس از شنیدن صدای غرش شیرها از جایی دور متوجه صحنه شکار شده است. جایی که در گرگ و میش صبح یک اسب آبی در نقطه عمیق یک برکه ایستاده بود و دو شیر نر در اطراف او منتظر بیرون آمدنش بودند. آنطور که از پوست زخمی اسب آبی بر می آمد شیرها پیش از این به او حمله کرده و حیوان توانسته بود از چنگشان فرار کند و خود را به قسمت عمیق این برکه برساند.
شیرها چند بار سعی می‌کنند اسب آبی را بترسانند و باعث بیرون آمدنش از آب شوند اما تلاششان بی نتیجه است و اسب آبی می‌داند که اگر امیدی برای نجات باشد در صبر کردند و ایستادن است.
به روایت عکاس صبر شکار برای رهایی و شکارچی برای رسیدن به غذا نزدیک به 2 ساعت طول می‌کشد و با اشتباه اسب آبی همه چیز به نفع شیرها عوض می‌شود. اسب آبی که شاید متوجه شیرها نیست و خیال می‌کند آنها از برکه دور شده اند تصمیم می‌گیرد از آب بیرون بیاید؛ این در حالی است که شیرها آرام در کنار برکه به کمین نشسته اند.
آنها کمی بیشتر صبر می‌کنند تا اسب آبی فاصله خود را از آب بیشتر کند و وقتی این فاصل به 50 متر می رسد حمله خود را آغاز می‌کنند. اسب آبی که متوجه اشتباه مهلک خود شده تلاش می کند مقاومت کند و هر طور شده خود را به برکه برساند اما یکی از شیرها روی گرده او پریده و اجازه نمی دهند او بیشتر جلو برود. اشتباه اسب آبی آخرین اشتباه او و موجب مرگش می‌شود.
 
ش

 

 


:: برچسب‌ها: اشتباه+اسب آبی+شیر ,
:: بازدید از این مطلب : 452
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 2 بهمن 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : غلامرضا نیک نام


وزیر امور خارجه روسیه با تاکید بر قدرت و نقش ایران در سطح منطقه و لزوم مشارکت ایران در حل مشکلات بین المللی، یادآور شد که مسئله موشک‌ های «اس-۳۰۰» و «اس ۴۰۰»، همواره در دستور کار روابط تهران و مسکو بوده و باقی خواهد ماند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، «سرگئی لاوروف» وزیر امور خارجه روسیه دیروز چهارشنبه در کنفرانس مطبوعاتی که طی آن به بررسی نتایج سال 2014 میلادی، برای دستگاه دیپلماسی خارجی این کشور پرداخت، یادآور شد که موضوع سامانه‌های موشکی «اس-300» و «اس-400» همواره در سطح روابط دوجانبه با ایران مطرح بوده و خواهد بود.
سامانه موشکی اس 400 روسیه
لاوروف گفت: «ایران همسایه بزرگ روسیه است و ما در حال توسعه روابط خویش با این کشور در عرصه های تجاری- بازرگانی، همکاری‌های فنی- نظامی و کلیه زمینه هایی که شامل تحریم‌ های شورای امنیت سازمان ملل متحد نمی شود، هستیم و مشارکت نزدیکی در زمینه مسائل مربوط به دریای خزر، به خصوص حفظ امنیت آن داریم».

وزیر امور خارجه روسیه افزود: «البته من خبری نشنیده‌ام که در جریان سفر «سرگئی شایگو» وزیر دفاع روسیه به تهران، موضوع موشک‌های «اس-300» به طور مشخص مطرح و بررسی شده باشد،؛ اما این مسئله همواره در چارچوب روابط مسکو و تهران قرار داشته و در آینده نیز مطرح خواهد بود».

ژنرال «لئونید ایواشف» رئیس مرکز بین المللی تجزیه و تحلیل راهبردی روسیه و رئیس سابق اداره همکاری‌های بین المللی وزارت دفاع روسیه پس از امضای توافقنامه مربوط به توسعه همکاری‌های نظامی بین وزرای دفاع روسیه و ایران اعلام کرد: «با امضای این قرارداد گامی در جهت توسعه همکاری‌های اقتصادی و نظامی فنی بین دو کشور برداشته شده و در نهایت امر ما سامانه‌های موشکی تدافعی مانند «اس-300» و «اس-400» را به ایران تحویل خواهیم داد».

سرگئی لاورف همچنین تاکید کرد: «ایران یک قدرت منطقه‌ای با تاریخی بسیار غنی است و بدون حضور این کشور مسائل و مشکلات منطقه، از جمله مناقشه سوریه، عراق و افغانستان، قابل حل و فصل شدن نیستند. دیگر بازیگران عرصه بین المللی هرچه زودتر این واقعیت را درک کنند، این مسئله به نفع تلاش‌های بین المللی برای برقراری ثبات در منطقه خواهد بود».

مقامات روسیه پیش از این نیز بارها بر لزوم مشارکت ایران در حل و فصل مسائل و مشکلات منطقه خاورمیانه و بین المللی تاکید کرده بودند.



:: برچسب‌ها: موشک های+s300وs400+ایران ,
:: بازدید از این مطلب : 175
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 2 بهمن 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : غلامرضا نیک نام
به گزارش اطلاعات باشگاه خبرنگاران؛ سال 2014 همراه با بزرگترین حملات سایبری بوده است، از دسترسی به اطلاعات شرکت سونی پیکچرز، تا حملات صورت گرفته برروی معرفترین پست های الکترونیکی،‌ در این بین کاربرانی که اولین انتخاب را برای رمز عبور ها حساب های مهم خود داشته اند، بیشتر مورد آسیب قرار گرفته اند.
 
در لیست منتشر شده از "Splash Data" که سالی یک بار منتشر می‌شود، نا امن ترین رمز عبور های استفاده شده در اینترنت را به کمک بررسی ۳ میلیون پسورد افشا شده در سال ۲۰۱۴ گردآوری کرده است.
 
123456.1
password.2
12345.3
12345678.4
5.qwerty
123456789.6
1234.7
8.baseball
9.dragon
10.football
1234567.11
12.monkey
13.letmein
14.abc123
111111.15
16.mustang
17.access
18.shadow
19.master
20.micheal
21.superman
696969.22
123123.23
24.batman
25.trustno1
 
پیشنهاد می شود :
 
1- از چندین نوع مختلف از کارکترها برای رمز عبور استفاده کنید، برای نمونه : B_name@183 
 
2- برای تمام حساب های کاربری خود از یک رمز عبور استفاده نکنید
 
3- اطلاعاتی که براحتی درباره ی شما می توان بدست آورد مانند سن، تاریخ تولد و یا نام اعضای خانواده‌تان را برای رمز عبور استفاده نکنید.


:: برچسب‌ها: رمز عبورها ,
:: بازدید از این مطلب : 196
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 2 بهمن 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : غلامرضا نیک نام

٣٠دی‌ماه، بیستمین‌سالگرد درگذشت مهندس مهدی بازرگان بود. نماینده این روزهای مردم در مجلس، به‌دور از چالش‌ها و از جایگاه فرزند استاد شهید مطهری، بازرگان را روشنفکری دینی می‌داند که اسلام را تعبدا می‌پذیرد و برای فهم بهتر دانشگاهیان، اسلام پذیرفته‌شده را مستند به شواهد علمی می‌کند، نه‌اینکه پذیرش احکام‌اسلامی را منوط‌به اثبات آنها از طریق علوم تجربی بداند. هرچند علی‌مطهری معتقد است که روش اثباتی بازرگان ناقص بوده و روش صحیح فهم دین روش فلسفی مورد استفاده شهید مطهری است، اما مهم‌تر از این تفاوت‌های اندیشه‌ای، علی‌ مطهری به ‌دلایلی اشاره می‌کند که موجب نزدیکی پدرش و بازرگان به یکدیگر می‌شده. علی مطهری می‌گوید بازرگان و نهضت آزادی باید همچنان در داخل قطار انقلاب حفظ می‌شدند و فقط نمی‌شد مناصب حساس و کلیدی را به آنها سپرد. او می‌گوید پدرش نیز چنین رویکردی داشته و نظر پدرش با دیگر انقلابیون نسبت به بازرگان متفاوت بوده است.

 

‌یکی از کارهای بازرگان، تطبیق مباحث قرآنی با علوم جدید بود. او تلاش می‌کرد از این طریق دین را به‌روز کند. شما این اقدام بازرگان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا موفق بود؟ آیا برای به‌روزکردن دین نیازی وجود دارد؟
اگر مساله به‌روزکردن دین را به این معنی بگیریم که احکام اسلام با دستاوردهای علوم روز به‌خصوص علوم تجربی تطبیق داده شود، تا زمانی که به‌طور کامل تطبیق پیدا نکرده و فلسفه احکام براساس علوم تجربی اثبات نشده، ایمان کامل پیدا نکنیم، به این معنی درست نیست، چرا که ممکن است بسیاری از فلسفه‌های احکام را نتوانیم با عقل خود بفهمیم و به آن برسیم.
اگر این‌طور فکر کنیم که تا زمانی که به فلسفه حکمی نرسیم به آن عمل ‌نمی‌کنیم، از نظر اسلام پذیرفته نیست. ما اعتقاد داریم نسبت به دستورات دین باید تعبد داشته باشیم، خواه فلسفه احکام را بدانیم و خواه ندانیم.
اما اگر از علوم تجربی به‌عنوان یک موید و کمک استفاده کنیم، یعنی ضمن اینکه نسبت به احکام دین تعبد داریم، فلسفه و علت یک حکم را از طریق علوم تجربی به دست آوریم، به این شکل نه تنها اشکالی ندارد، خوب هم هست و می‌تواند در تقویت ایمان ما و ایجاد انگیزه بیشتر برای عمل به آن حکم موثر باشد.
آقای بازرگان درواقع چنین کاری می‌کرد، بسیاری از احکام اسلام را با علوم روز تطبیق می‌داد و به‌دنبال یافتن فلسفه احکام به کمک علوم تجربی بود تا بتواند قشر دانشگاهی و تحصیلکرده را به اسلام جذب کند. مثل کاری که در کتاب «مطهِرات در اسلام» کرده‌اند. این حرکت‌ آقای بازرگان بسیار خوب بود. اما اگر بخواهیم اصول دین مثل توحید و نبوت و معاد را هم صرفا از همین راه اثبات کنیم، ممکن است دچار اشکال شویم. شاید به همین دلیل کاستی‌هایی در نظریات مهندس بازرگان در اصول اعتقادی مانند توحید، نبوت و معاد وجود دارد؛ مثل آنچه در کتاب «راه طی شده» که درباره نبوت است، یا «نیک نیازی» یا «ذره بی‌انتها» که درباره مساله روح و موضوع معاد است، آمده است.
شهیدمطهری در مقدمه جلد پنجم «اصول فلسفه و روش رئالیسم» نقدهایی بر بیان آقای بازرگان در اثبات وجود خدا آورده است. آقای بازرگان معتقد است که راه اثبات خدا منحصر به راه طبیعت است و قرآن هم بر همین راه تاکید دارد اما شهیدمطهری می‌گوید راه طبیعت یکی از راه‌هاست و تنها ما را به مرز ماورای طبیعت می‌رساند و اینکه نیروی مدبری، عالم را تدبیر می‌کند. ولی ویژگی‌های این مدبر چیست، چه صفاتی دارد؟ آیا واحد است یا کثیر؟! اگر عالم است، علم آن نامتناهی است یا خیر؟ اگر قادر است، قدرت آن نامتناهی است یا خیر؟ این موارد را علم تجربی پاسخگو نیست. از اینجا به بعد باید به کمک فلسفه پیش برویم؛ به‌عبارت دیگر راه طبیعت عمومی‌ترین راه است اما کامل نیست.
لذا علم تجربی به تنهایی نمی‌تواند برای مسایل الهیات کافی باشد. در مساله معاد هم همین‌طور. آقای بازرگان تلویحا وجود روح را به‌عنوان یک امر مجرد رد می‌کند و آن را یک امر مادی معرفی می‌کند که این موضوع هم جای بحث دارد. در مباحث توحید و نبوت و معاد جلسات انجمن اسلامی پزشکان و مهندسین که با حضور آقای بازرگان برگزار می‌شد درباره این موضوعات بحث شده و گفت‌وگوهایی بین ایشان و استاد مطهری صورت گرفته است. این مطالب در کتاب‌هایی از شهیدمطهری به همین نام‌ها آورده شده است.
به‌هرحال آقای بازرگان را باید یکی از پیشگامان روشنفکری دینی در ایران بدانیم. وی یکی از عوامل موثر تقریب روحانیت و دانشگاه، وحدت حوزه و دانشگاه و نزدیک کردن قشر روحانی و دانشگاهی بود. به‌طور قطع مرحوم بازرگان، مرحوم طالقانی و شهیدمطهری پیشگامان وحدت حوزه و دانشگاه بودند. البته بعدها نقش شهیدمطهری پررنگ‌تر شد.
‌رابطه دین و سیاست در اندیشه مرحوم بازرگان از نظر سیاستمداران، خیلی خاص توصیف می‌شود، درواقع بازرگان سکولار معرفی می‌شود. آیا شما موافق این تعبیر هستید؟
البته مرحوم بازرگان هیچ‌گاه فلسفه سیاسی خود را به صورت مدون ارایه نکرد، ولی چون از طرفی بر آزادی و دموکراسی تاکید دارد و از طرف دیگر اسلام را به‌عنوان یک دین اجتماعی و جهانی معرفی می‌کند، قاعدتا حکومت اسلامی را قبول داشته‌اند اما قطعا نظریه ایشان با نظریه امام‌خمینی(ره) تفاوت داشته است. بنابراین به‌هیچ‌وجه نمی‌توان ایشان را سکولار نامید.
از قرائن اینطور فهمیده می‌شود ایشان معتقد به حکومتی بوده‌اند که مروج اسلام بوده و ضدیت با اسلام نداشته باشد. اما اینکه همه احکام اسلام باید در آن اجرا شود هر چند با الزام و اجبار، شاید در نظریه ایشان وجود نداشته باشد و معتقد باشند بخشی از این موارد را باید به خود مردم واگذار کرد. یا در موضوع ولایت‌فقیه، مرحوم بازرگان در جایی عنوان نکرده‌اند که قبول ندارند اما گفتار و رفتار وی نشان می‌دهد از نظر ایشان ولایت‌فقیه، ولایتی صرفا در احکام دین و یک ولایت ایدئولوژیک است.
البته بنده تحقیق کافی در آثار ایشان ندارم که بتوانم نظریه‌ سیاسی ایشان را به‌طور دقیق و کامل بیان کنم اما آن چیزی که از رفتار و نظرات مرحوم بازرگان فهمیده می‌شد، چنین چیزی است و در دوره صدارت ایشان نیز این موضوع روشن شد.
مهندس بازرگان معتقد بود امام(ره) در قم باشند و خیلی در امور اجرایی دخالت نکنند. این نظریه لااقل برای آن دوره درست نبود. ابتدای انقلاب تا استقرار جمهوری اسلامی این دخالت‌ها ضرورت داشت و لازم بود که امام‌خمینی(ره) شرایط را مدیریت کند.
‌می‌خواهیم تحلیل شما را از دلیل استعفای مهندس بازرگان بدانیم. مهم‌ترین دلیل چه بود؟
میان ایشان و امام‌خمینی(ره) اصطکاک وجود داشت و گاهی مهندس بازرگان در مصاحبه‌های خود طعنه می‌زد و در چنین شرایطی شاید دولت ایشان قابل ادامه نبود.
البته به نظر من معرفی ایشان برای نخست‌وزیری دولت موقت از سوی شهیدمطهری، تدبیر بسیار حکیمانه‌ای بود و باعث شد انقلاب زودتر به پیروزی برسد و انقلاب چهره‌ای دموکراتیک پیدا کند، اما این تدبیر برای مدت موقت بود؛ دورانی که گذر کنیم، بنابراین شاهد بودیم مقاومت غربی‌ها با روی کارآمدن دولت موقت کمتر شد و انقلاب سریع‌تر به پیروزی رسید. البته آنها نمی‌توانستند مانع پیروزی انقلاب شوند، اما ممکن بود تلفات بیشتری داشته باشیم.
غربی‌ها مهندس بازرگان را انسان لیبرال و معتدل و آزاد‌اندیشی می‌دانستند، در چنین شرایطی شهیدمطهری ایشان را برای مدت موقت به‌عنوان نخست‌وزیر معرفی کرد تا بعد کنار رود. ظهر آن روزی که استاد مطهری به شهادت رسیدند، سر سفره ناهار بحث آقای بازرگان پیش آمد. ایشان فرمودند همین روزها می‌خواهیم دولت را تغییر دهیم. از نظر ایشان دوره مسوولیت آقای بازرگان دوره‌گذار از انقلاب به استقرار نظام بود. البته با وجود اختلاف‌نظرهای آقای بازرگان و امام(ره)، در مجموع شرایط به‌گونه‌ای نبود که اصلا امکان ادامه کار دولت بازرگان وجود نداشته باشد. ولی شیطنت‌هایی وجود داشت و همین‌طور جنگ قدرتی که همواره وجود دارد.  عامل اصلی استعفای مهندس بازرگان تسخیر سفارت آمریکا بود. ایشان این کار را قبول نداشت و بارها گفته بود در یک محیط آرام می‌توانم کشور را اداره کنم. حتی تشبیه کرد ما فولکس واگن هستیم که تنها در جاده آسفالت می‌توانیم حرکت کنیم، نه جاده پردست‌انداز و خاکی!
‌آقای مطهری! تضادهای فکری‌ای را که میان بازرگان و سایر انقلابیون وجود داشت، کمی بیشتر برای ما تشریح کنید. در واقع گویا امثال شهیدمطهری که معرف بازرگان به شمار می‌رفتند، کاملا به این تضادها آگاه بودند و تمایلی برای ادامه این دولت نداشتند. این تضادهای فکری چه بود که دولت بازرگان را یک دولت موقت محصور به دوران ‌گذار کرد؟
البته اینطور نیست که شهیدمطهری و یارانش کاملا به این تضادها آگاه بودند، بلکه بیشتر این تضادها در عمل پیدا شد و ادامه کار را سخت کرد. شاید به‌طورکلی آقای بازرگان با برخورد تند با غرب و آمریکا مخالف بود و می‌خواست در محیطی آرام کشور را اداره کند و امام که انقلاب را به‌صورت یک آرمان جهانی می‌دید و می‌خواست شور انقلاب حفظ شود، لازم می‌دانست که دوقطبی انقلاب اسلامی و غرب آشکار باشد. ولی اصولا دولت موقت وظایف مشخصی برای مدت موقت داشت.
در حکم نخست‌وزیری آقای بازرگان که من احتمال قوی می‌دهم توسط شهیدمطهری یا با مشورت ایشان نوشته شده بود، ماموریت دولت موقت مشخص بود: برگزاری رفراندوم، تدوین قانون‌اساسی، برگزاری انتخابات و خلاصه استقرار نظام جمهوری اسلامی. بنا نبود که این دولت ادامه پیدا کند بلکه بنا بود تا زمان انتخاب رییس‌جمهور دایمی حضور داشته باشد. ولی اختلاف روش‌ها باعث شد که این دولت زودتر از موعد مقرر کنار برود.
عرض کردم، در روز آخر که صحبت مهندس بازرگان بود، من به پدرم گفتم آقای بازرگان اخیرا در مصاحبه‌‌ تلویزیونی گوشه و کنایه می‌زد. ایشان پرسیدند خودت شنیدی یا از دیگران شنیدی؟ گفتم خودم شنیدم. گفتند امام هم از دست ایشان خیلی راضی نیست، همین روزها می‌خواهیم این دولت را برداریم و یک دولت انقلابی روی کار بیاوریم.
‌نظر شخص شهیدمطهری چه بود؟ ایشان هم منتقد مهندس بازرگان بودند؟
اواخر که اصطکاک‌ها رو به افزایش بود شهیدمطهری به‌عنوان عضو موثر و تشکیل‌دهنده شورای انقلاب معتقد بود که بهتر است ایشان کنار گذاشته شود و دولت بازرگان را تمام‌شده تلقی می‌کردند. ولی شاید هنوز این امکان وجود داشت که تفاهم ایجاد شود و شاید شهیدمطهری می‌توانست این کار را بکند، چراکه آقای بازرگان حرف‌شنوی نسبتا خوبی از شهیدمطهری داشت.  به‌هرحال معتقدم اگر شهیدمطهری بود، مسایل به شکل دیگری می‌شد؛ یا همان روزها دولت تغییر می‌کرد یا ایشان موفق می‌شد که این همدلی و هماهنگی را ایجاد کند، چراکه ایشان به مسایل، سیاسی نگاه نمی‌کرد.
اما کناررفتن دولت بازرگان به این معنی نبود که ایشان طرد شود و از همه امور کنار گذاشته شود.
از صحبت امام هم چنین موضوعی برداشت نمی‌شود که نهضت آزادی حق هیچ فعالیت اجتماعی نداشته باشد، حداکثر این فهمیده می‌شود که پست‌های کلیدی به این افراد ندهیم.
می‌خواهم بگویم کناررفتن مرحوم بازرگان، یک مطلب است و پیاده‌کردن افراد نهضت آزادی از قطار انقلاب، موضوع دیگری است. گاهی روش‌های ما درست نیست. صفر و صدی برخوردکردن درست نیست. یک‌نفر را یا تا عالم ملکوت بالا می‌بریم یا تا قعر جهنم پایین می‌آوریم.
همه باید با هم باشیم، همه با هم انقلاب را پیش ببریم، این حذف‌ها کار خطرناکی است. برخی افراد از تعبیر مقام رهبری که فرمودند «ریزش‌ها و رویش‌ها» سوءاستفاده می‌کنند. منظور ایشان ریزش‌ها و رویش‌های طبیعی است نه اینکه تلاش کنیم ریزش‌ها بیشتر شود.
‌فکر نمی‌کنید سرآغاز این روند همان صف‌بندی‌های ابتدای انقلاب بود.
شما باید یک‌سال اول انقلاب را جدا کنید. در اول انقلاب گاهی نیاز به تصمیمات جدی و سریع بود، چرا که خطر ازدست‌رفتن انقلاب وجود داشت.
در اینکه افراط شده، شکی نیست. مثلا اصل تسخیر لانه جاسوسی، برای مدت کوتاهی می‌توان گفت به‌دلیل رفتار آمریکا و حفظ اقتدار انقلاب درست بود، اما به نظر من طولانی‌شدن آن، نه. ما وارد یک سفارت کشور خارجی شدیم، آنها را به گروگان گرفتیم و ٤٤٤روز تصاویر این افراد در حالی که دست‌ها و چشم‌هایشان بسته بود از تلویزیون‌های دنیا پخش می‌شد. این موضوع موجب شد صدام نیز از این شرایط سوءاستفاده و به ایران حمله کند. در مقابل حمله صدام، دنیا از ما حمایت نکرد، چراکه از نظر آنها این کشور باید تنبیه می‌شد.
اگر تسخیر چندروزه برای گوشمالی آمریکایی‌ها انجام می‌شد و بعد هم آن را به پایان می‌رساندیم، خوب بود.
همچنین اینکه افرادی را که در دولت موقت خدماتی داشتند، به صرف اینکه تفکر خاصی دارند، خائن و ضد انقلاب بخوانیم، درست نیست. این افراد در مبارزه و تفکر اسلامی سابقه طولانی دارند و باید حفظ می‌شدند.
‌تفاوت بازرگان با سایر انقلابیون در شیوه کاری آنان بود. مهندس بازرگان معتقد بود امور باید به شیوه اصلاحی پیش رود اما سایرین معتقد به شیوه‌های انقلابی بودند. حال که ٣٦سال از پیروزی انقلاب گذشته، به نظر شما اکنون می‌توان گفت کدام تئوری موفق‌تر بوده یا موفق‌تر می‌تواند باشد؟
(چنددقیقه سکوت) هرشیوه‌ای در یک دوره‌ای مناسب‌تر است. روش‌های انقلابی برای همان اول انقلاب و قبل از استقرار نظام لازم بود؛ آن هم با رعایت عدالت. درست است در ابتدای انقلاب کارهای خاصی صورت گرفت، اما انقلاب ما در مقایسه با سایر انقلاب‌ها از این نظر برتری محسوسی دارد.
روش‌های انقلابی از زمانی که انقلاب به پیروزی می‌رسد تا زمان استقرار نظام جدید، پذیرفته است. در چنین شرایطی نمی‌شود خیلی با تأنی کارکرد، چراکه ممکن است عوامل مخالف انقلاب و عوامل رژیم سابق در انقلاب نفوذ کنند و کم‌کم کار را به دست بگیرند، بنابراین باید سرعت داشت و انقلابی عمل کرد. اما بعد از استقرار نظام باید با تدبیر، اعتدال و رعایت مصالح و منافع ملی کار کرد.
من فکر می‌کنم اینطور نیست که در شرایط عادی آیا انقلابی کار کنیم یا اصلاحی و مصلحانه؟ بلکه عقل حکم می‌کند براساس مصالح اسلامی، کشور، انقلاب و منافع ملی تصمیم بگیریم و همین یک راه را بیشتر در پیش‌رو نداریم.
در شرایط عادی، براساس تدبیر عمل‌کردن یعنی عمل انقلابی. انقلابی‌بودن به معنی بی‌عقلی نیست. انقلاب به معنی انفجار را ما قبول نداریم. در زمان انقلاب این سخنان مطرح بود، عده‌ای معتقد بودند باید فشارها را بر مردم افزایش داد تا جامعه خودبه‌خود منفجر شود.  در زمان اعتصاب کارکنان صنعت نفت در سال٥٧ که نفت داخلی نیز تامین نمی‌شد، مردم به سختی افتادند و صف‌های طولانی نفت و بنزین تشکیل می‌شد. همان موقع شهیدمطهری طرحی به امام(ره) پیشنهاد کردند که طی آن در کنار منع صدور نفت به خارج، نفت داخلی تامین شود و ضرورتی ندارد مردم به سختی بیفتند. هیاتی متشکل از آقای بازرگان، مهندس کتیرایی و آقای هاشمی‌رفسنجانی را به امام پیشنهاد کردند که از طرف ایشان به خوزستان بروند و با کارگران صنعت نفت صحبت کنند و نفت داخلی تامین شود.  این کار انجام شد و آثار بسیار خوبی هم داشت.
از جمله اینکه انقلاب وارد مرحله ثبات شد، چراکه تا آن موقع فرمان‌های امام(ره) در راستای ساقط‌کردن نظام پهلوی بود ولی این فرمان یک کار اثباتی و ایجابی بود و نشان داد که حکومت عملا دست امام‌خمینی(ره) است.
همان‌موقع عده‌ای اعتراض می‌کردند این کار غلط است چراکه ما در جهت خلاف انقلاب حرکت می‌کنیم، کار اصلاحی انجام می‌دهیم و شور و هیجان انقلاب پایین می‌آید. آنان معتقد بودند که باید به مردم فشار وارد شود تا منفجر شوند و بیشتر علیه شاه بشورند ولی شهیدمطهری می‌فرمود ما انقلاب به معنی انفجار را قبول نداریم. آن، نظریه مارکسیست‌هاست. ما تضادی بین اصلاح و انقلاب قایل نیستیم. انقلاب ما انقلاب اعتقادی و ایمانی است. می‌خواهم بگویم کارهای اصلاحی با انقلاب منافاتی ندارد.
‌ گویا بازرگان معتقد بود انقلاب کردیم تا زندگی کنیم، آیا با این تعبیر موافق هستید؟
بله، تقریبا این تعبیر درست است. حالا من تعبیر دیگری می‌گویم؛ تعبیری که شهیدمطهری به کار برد. در آن زمان توسط مجاهدین و گروه فرقان کلمه «اسلام انقلابی» بسیار به کار می‌رفت. منظور آنها از اسلام انقلابی، اسلام مارکسیستی بود که اسلام را با انقلاب تطبیق دهند.
از نظر آنان مبارزه اصل بود و از اسلام به‌عنوان وسیله استفاده می‌شد که شهیدمطهری خطاب به آنان گفتند: آیا ما باید اسلام را انقلابی کنیم یا انقلاب را اسلامی؟ باید انقلاب را اسلامی کنیم. اما در آن زمان برخی تلاش می‌کردند که اسلام را انقلابی کنند. این افراد کاری به اینکه رسالت اسلام چیست و برای چه آمده، نداشتند. اسلام می‌خواهد دنیا را به آسایش مادی و معنوی برساند، نیامده تا مزاحم انسان‌ها شود. ما باید انقلاب را اسلامی کنیم. این دوگانگی آن زمان هم بود.
‌آقای بازرگان همواره مرزی را بین دین و سیاست قایل بودند. این تغییر مشی بازرگان را تا چه حد متاثر از انقلاب اسلامی سال٥٧ می‌دانید؟
نمی‌دانم این تحلیل شما تا چه حد درست است. به هرحال ایشان را نمی‌توان سکولار و طرفدار جدایی دین از سیاست دانست، بلکه شاید معتقد به دخالت کمتر روحانیون در امور اجرایی بود. به‌هرحال آنچه شما گفتید، در دنیای اهل‌سنت هم رخ داد.
در حکومت عثمانی، برخی حاکمان به‌جای اینکه سیاست، ابزاری در دست دین باشد، دین را ابزار سیاست کرده بودند. در آن زمان عده‌ای اعلام کردند دین از سیاست جداست. البته اولین ندا از سوی مسیحیان آمد که در قلمرو عثمانی بودند. برخی مسلمانان هم با آنها همراه شدند که دین از سیاست جداست؛ البته به معنی درست آن. آنان معتقد بودند سیاست باید در اختیار دین باشد نه دین در اختیار سیاست، حاکمان نباید با ابزار دین جلو آزادی و حقوق مردم را بگیرند و کارهای خود را توجیه کنند. آن زمان این فکر در اثر نوع رفتار حاکمان عثمانی ایجاد شد.
مهندس بازرگان هم شاید فکر می‌کرد که دین ابزاری در دست سیاست می‌شود. او دین را در حد همان رعایت احکام و اخلاق به وسیله خود افراد تلقی می‌کرد و کمتر به دخالت حکومت در این امور قایل بود.



:: برچسب‌ها: دکتر بازرگان+علی مطهری ,
:: بازدید از این مطلب : 175
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 2 بهمن 1393 | نظرات ()